تیترآنی:هفدهم مهرماه اولین سالگرد درگذشت محمدرضا شجریان است. خوانندهای که پس از چند سال بیماری و طی کردن مسیر درمان از فضای حرفهای و هنری دور شد و سرانجام روز هفدهم مهرماه در سن هشتاد سالگی چهره در نقاب خاک کشید.
محمدرضا شجریان، زاده یکم مهرماه سال ۱۳۱۹ و اهل مشهد بود و فعالیت هنری خود را از اواخر دهه چهل آغاز کرد. او طی سالهای حضورش در عرصه موسیقی با هنرمندانی چون محمدرضا لطفی، حسین علیزاده، جلال ذوالفنون و ناصر فرهنگفر، داریوش صفوت، پرویز مشکاتیان، جمشید عندلیبی، داریوش پیرنیاکان، مجید درخشانی، داریوش طلایی، کیهان کلهر و حسین علیزاده در آلبومها و کنسرتها همکاری کرده بود. او طی دوران فعالیتش علاوه بر همکاری با برخی کارگردانان سینما، ۶۰ آلبوم موسیقی تولیده کرده و دهها کنسرت داخلی و بین المللی برگزار کرده است. شجریان دوبار نامزد جایزه گرمی شده و از سوی سایت انجمن آسیا به عنوان پرآوازهترین هنرمند موسیقی اصیل ایرانی معرفی شده است. روزنامه «ونکوورسان» هم او را یکی از مهمترین هنرمندان موسیقی در سال ۲۰۱۰ و یکی از ۵۰ صدای برتر جهان معرفی کرد.
کمی پس از فوت محمدرضا شجریان هنرمندان نسلهای مختلف عرصه موسیقی و برخی مسئولان درباره او از منظرها و جوانب مختلف با ایلنا گفتگو کردند و زندگی هنری و حرفهای این هنرمند را از جوانب مختلف مورد بررسی قرار دادند که بخشهایی از آنها را در زیر مرور میکنیم.
با رفتن شجریان ستون آواز ایرانی گرفتار تزلزل شد
علیرضا سلیمانی (بخشی و دوتار نواز خطه خراسان)، فرزند استاد فقید دوتار حاج قربان سلیمانی سالها پیش به اتفاق پدر در آلبوم «شب سکوت کویر» یکی از آثار مطرح استاد آواز ایران دوتارنواخته است. او با ذکر خاطرهای، درباره نگاه شجریان به موسیقی مقامی و تجربه همکاری خود و پدرش اینطور گفته است: شبی همراه با آقای شجریان و دیگر هنرمندان نشسته بودیم و صحبت از موسیقی مقامی و موسیقی سنتی شد. یکی از حضار پیشنهادی را با استاد مطرح کرد و گفت چقدر خوب میشود با حاج قربان اثری تولید یا اجرا کنید. آقای شجریان در پاسخ به او گفت فرهنگ و هنر حاج قربان و دیگر هنرمندان نواحی قدمت بسیار زیادی دارد و در ادامه از ارزشهای موسیقی مقامی و محلی گفت. بعدها در سفری که من و حاج قربان به تهران آمده بودیم، آقای شجریان پس از اطلاع از موضوع، برادرشان را برای دعوت نزد ما فرستاد و ما نیز به خانهاش رفتیم. آن شب اساتید بزرگی به خانه آقای شجریان آمده بودند و زنده یاد پرویز مشکاتیان و هابیل علی اف نیز آنجا بودند. در آن میهمانی، ما تک تک ساز میزدیم و آقای شجریان میخواندند. یعنی اینگونه نبود که از پیش بخواهیم آلبومی تولید کنیم. پس از مدتی فهمیدیم آقای شجریان روی قطعات و اجراهای آن شب کار کرده است. البته آقای شجریان قبل از آن شب همراه برادرشان، دخترشان، پسرشان و چند نفر دیگر به علی آباد آمده بودند و صحبتهایی درباره این آلبوم صورت گرفته بود، آثاری هم ضبط شد که ساخت آلبوم «یاد ایام» نیز از همان جا رقم خورد.
در ادامه ماجرایی که علیرضا سلیمانی روایت کرد، آلبوم «شب، سکوت، کویر» با آهنگسازی کیهان کلهر در سال ۱۳۷۳ ضبط و آذر ماه سال۱۳۷۷ منتشر شد. اساس اغلب ترانههای این آلبوم موسیقی مقامی شمال خراسان است.
شجریان واسط بین آواز گذشته و آواز معاصر است
حسام الدین سراج (خواننده موسیقی ایرانی) یکی از شاگردان محمدرضا شجریان است. او در پاسخ به این سوال که محمدرضا شجریان به عنوان استاد آواز چه مباحثی را در کلاسهای خود از هر موضوعی مهمتر میدانسته، گفته است: استاد شجریان یک حلقه واسط بین آواز گذشته و آواز معاصر است. یعنی آنچه که حسین طاهرزاده و استاد تاج اصفهانی و سیدرحیم ارائه کردند، ایشان درباره آن تحقیق کرد و در نهایت یک فرم آوازی بر اساس نوآوری و خلاقیت خود ارائه میدهد که برای نسل معاصر دلنشین است و با اشتیاق آن را دنبال میکند.
سراج در رابطه با توجه استاد شجریان به مقوله تصنیف نیز چنین نظری دارد: شجریان غیر از بحث آواز، تصانیف انتخاب شده و برگزیدهای از قدما و از معاصرین کار کرده که آن تصانیف هم ارزشمند هستند. دیگر ویژگی آثار او این است که این آثار تدوینهای بسیار جالبی دارند. چه در قدیم که به صورت نوار کاست بود و چه بعد از آن که به صورت CD و امروزه در فضای مجازی منتشر میشود، آثاری با تدوین و ترکیب جالب به مخاطب ارایه میشد.
وی همچنین درباره تعاملات اجتماعی شجریان با مردم و اجتماع اینگونه توضیح داد: ایشان احساس مسئولیت کرد که در مسائل اجتماعی دخالت کند و از مردم حمایت کند. او همیشه با مردم بود و به مردم احترام میگذاشت و در جبهه مردم بود. همواره آثارش را به نحوی هم به لحاظ شعر و هم به لحاظ ملودی تنظیم میکرد که آن سبقه اجتماعی را هم داشته باشد.
شجریان نفسهایش را خرج موسیقی کرد
میدیا فرج نژاد، یکی از هنرمندانی است که به لحاظ سنی چند نسل با محمدرضا شجریان فاصله دارد. او که همواره دغدغه تولید آثار ایرانی با حال و هوای امروزی دارد درباره تاثیرگذاری شجریان گفته است: هیچگاه نمیتوان شجریان در واحد زمان بررسی کرد. او کار خودش را کرد و آن اثری که باید در جهان پیرامونش باقی بگذارد را به بهترین شکل باقی گذاشت.
فرج نژاد درباره تاثیر فقدان شجریان بر مقوله آواز نیز گفت: نمیپذیرم که پس از استاد شجریان آواز مرده و ما از این پس آوازی نخواهیم شنید و دیگر آواز خوب وجود ندارد. کما اینکه طی پنج، شش سال گذشته هم که استاد شجریان فعالیتی نداشت، اما آثاری را در این خصوص داشتهایم. شجریان چه صد سال دیگر به صورت فیزیکی و جسمانی در میان ما زندگی میکرد یا بیست سال پیش دارفانی را وداع میگفت، در مسئولیت ما نسبت به آنچه ایشان انجام داده، خللی ایجاد نمیشد.
او با تاکید بر اینکه مسئولیت مذکور چه در دوران حیات استاد، چه پس از فوتش همان است که بوده و تغییری نکرده، گفت: آقای شجریان صرفا با نفس کشیدن چنین باری را بر دوش من و همکارانم نگذاشت؛ بلکه او نفسهایش را برای موسیقی خرج کرد. همین امر برای ما تعهدآفرین است. پس اینکه آقای شجریان امروز باشد یا نباشد تغییری در مسئولیت ما ایجاد نمیکند. اگر ما چیزی از او و دیگر استادان موسیقی آموخته ایم، موظفیم آن را به دیگران نیز بیاموزیم تا چراغ این هنر را زنده نگه داریم. میدیا فرج نژاد در بخش دیگری از صحبتهایش اذعان داشت: موسیقی ایرانی در کشاکش بدترین اتفاقات تاریخی زنده مانده و از این پس نیز زنده خواهد ماند.
آواز به قبل و بعد شجریان تقسیمبندی میشود
اشکام کمانگری، خواننده موسیقی ایرانی و یکی از شاگردان استاد شجریان است که تلاش دارد طی فعالیتهایش به آواز با ماهیت ایرانی بپردازد. او درباره حواشی کلاسهای شجریان گفته است: ما در کلاسهای کارگاه روی آوازهای استاد شجریان کار میکردیم. این موضوع شاید در وهله اول اینگونه به نظر برسد که چرا آقای شجریان آوازهای خودش را تدریس میکند و به شاگردانشان یاد میدهد؟ این آواز را مرور کردن یعنی آن چیدمان و معماری و چینش را مرور کردن. با چنین کاری هنرجویان درآمیختن شیوهها را یاد میگیرند و اینکه ترکیببندی درست آواز و زیباییشناسی استاد در این باب چگونه است.
کمانگری توضیحات خود را اینگونه تکمیل کرد: اگر قرار باشد عینا مانند زندهیاد بنان که خواننده بزرگ این سرزمین است آواز بخوانیم، کار آواز پیش نرفته. یک وقتی ممکن هست شما پا در ورطهای گذاشتید که قلمرو آن خواننده بزرگ باشد و از شما بخواهند که تا میتوانید آن شیوه را ارائه کنید که بحث دیگری است و کپی کاریها اینجا تاثیر ویژه دارند. اما آن اتفاقی که شجریان در آوازهایش رقم زد و در کلاسهای آموزشیاش بیان شد، نگاه و شیوه اوست. جستجوگری شجریان تا آن حد حائز اهمیت است که میتوانیم آواز را به قبل و بعد از ایشان تقسیم کنیم.
تو در ادامه درباره شیوه آوازی و سبک و تحریرهای منحصر به فرد استاد آواز ایران گفت: اگر درکی از زیباشناسی داشته باشیم، میشود شیوه شجریان. به طور مثال در آلبوم «معمای هستی» در آن شور که استاد میخوانند، تحریری در اوج میزنند. آن تحریر اول بار توسط بانو قمرالملوک وزیری اجرا شده که در سالهای دور روی صفحه منتشر شده است. آقای شجریان آن تحریر را به زیور صدای خود آراسته و بسیار ظریف اجرایاش کرده است. ایشان آن تحریر را همانطور که در صدای بانو قمر بوده، عینا اجرا نکرده است. شجریان مانند یک جواهرساز تحریر را تراش داده و آن را در ظرف صدای خودش گنجانده است. زمانی که اثر مذکور را بشنوید، میگویید این تحریر متعلق به شجریان است زیرا به شیوه شجریان اجرا شده است. اما زمانی که از شجریان تحلیل این اتفاق را بخواهید، درباره آن توضیح میدهد و میگوید این تحریر از فلان جا آمده و ماجرایش این است. این شیوه برای دوستان نوازنده هم آموختهها بسیار دارد.
شجریان سبک خودش را ایجاد کرد
یکی از ویژگیهای محمدرضا شجریان تحریرهای منحصر بفردش در اجراها و آلبومهاییست که از خود به جا گذاشته. به گفته بسیاری از همنسلان شجریان، او همواره در حال آموختن و فراگیری مباحث مربوط به موسیقی بود و شاید این ویژگی و میل به آموختن، یکی از دلایل اصلی موفقیت او در موسیقی ایرانی است. شجریان برخلاف بسیاری از اساتید و هنرمندان ایرانی درباره موسیقی دستگاهی ایران تعصب نداشت و از نوآوری و خلاقیت استقبال میکرد. آثار متعدد و کنسرتهای داخلی و خارجیاش هم گواهی بر این ادعاست.
مسعود شعاری (نوازنده سه تار و آهنگساز) با اینکه همکاری مشترکی با زنده یاد شجریان نداشته، اما او را یکی از هنرمندان تاثیرگذار عصر حاضر دانسته و در پاسخ به این سوال که روحیات شجریان چه تاثیری در ماندگاری آثارش در تاریخ موسیقی کشور داشته، گفته است: اگر بخواهیم شجریان و آثارش را به لحاظ فنی ارزیابی کنیم، با مسائل بسیار مهمی مواجه خواهیم شد. آن مسئله مهم این است که آقای شجریان پس از گذشت سالها سبکی را از خودش ایجاد کرد و پس از گذشت سالها فعالیت بر اساس سبکش مجددا مکتبی را به وجود آورد. انجام و به سرانجام رساندن چنین کاری بسیار دشوار است.
او درباره دلایل موفقیت این خواننده هم گفته است: بخشی از موفقیت شجریان مربوط به این است که ایشان توانست حرف مردم و بطن جامعه را متوجه شود. او اشعار مورد نظرش را بر اساس دردها و مصائبی که در جامعه وجود داشته، انتخاب میکرد. به همین دلیل است که صدای او در خانه اغلب مردم پیچیده است. آنهایی که موسیقی را نمیشناختند هم با آثار و آلبومهای او ارتباط برقرار میکردند.
شعاری با اشاره به اینکه تا سال ۱۳۷۰ عملا موسیقی نداشتیم، درباره تاثیر و اهمیت فعالیتهای شجربان در دهه شصت گفت: ایشان در آن سالها برخلاف دیگر همکارانش که خانهنشین بودند به تولید آثار متعدد پرداخت. شاید یکی از دلایل محبوبیت آثارش همین موضوع بوده است.
وی درباره شیوه و سیاق استاد آواز ایران نیز اینگونه توضیح داد: اشراف بر مکاتب آوازی و ایجاد تنوع در شیوههای آوازی، از دلایل مهم تفاوت آثار آقای شجریان با آثار دیگر آوازخوانان است، آنهم در فضایی که خوانندگان موسیقی ایرانی مکاتب آوازی را نادیده میگیرند و بیتوجه از آنها عبور میکنند.
شعاری با اشاره به اینکه شجریان نسبت به موسیقی دستگاهی تعصب نداشته، اذعان داشت: ایشان باتوجه به تحریرهایی که از مکاتب مختلف شنیده بود و آموخته بود و با اشرافی که بر اثر تمرین و ممارست کسب کرده بود، این توانایی را داشت که با ترکیب تحریرهای مختلف، تحریرهایی جدید را در موسیقی ایجاد کند که حال کاربرد دارند و مورد استفاده قرار میگیرند. آقای شجریان تحریرهایی را در آوازش داشت که مخصوص خودش بود، اما از آثار ریشه دار و عمیقی تاثیر گرفته بود که متعلق به پیشینیان بودند و کمتر کسی سراغشان رفته بود. همه اینها یعنی اینکه شجریان نسبت به موسیقی دستگاهی تعصب نداشت. مورد دیگر اینکه در گذشته خواندن غزل و اشعار کلاسیک ایران توسط خوانندگان موسیقی دستگاهی مرسوم بوده و آقای شجریان با خواندن اشعار، در این بخش نیز تغییر ایجاد کردند.
آوازخوان سرمایهای جز شعر ندارد
وحید تاج (خواننده موسیقی ایرانی) یکی از شاگردان خلف استاد آواز ایران محسوب میشود. او در کارگاههای آواز شجریان حضور جدی داشته و از آنها خاطرات بسیار دارد: برخی میگویند شجریان نمیخواسته همه آنچه میدانسته را به شاگردانش انتقال دهد. تا آنجا که همایون نیز از آن داشتهها بیبهره مانده است. وحید تاج در اینباره گفت: اصلا اینطور نیست و با این نظریه مخالفم و آن را غلط میدانم. اولا هیچ وقت درست نیست که یک لقمه را حاضر و آماده مقابل هنرجو بگذاریم، حال حساب کنید استادی در سطح محمدرضا شجریان چنین کاری انجام دهد. واقعا کلاسهای آموزشی هنرمندی چون شجریان شوخی نیست و کسی که در آ نها حضور مییابد، باید خیلی از مقولات را بلد باشد. شاید بتوان نام آن کلاسها را دورههای تکمیلی گذاشت. کلاسهای استاد شجریان دوره فراگیری تکنیک بود. کسی باید به کلاسهای کارگاه میآمد که مراحل پیش از تکنیک را فرا گرفته باشد و خب تکنیک شامل مجموعهای از مقولات است و کلیتش این است که چگونه آواز را سالم و درست و سامت به گوش مخاطب برسانیم. ضمن اینکه استاد شجریان وسواس شدیدی در ارائه درس داشتند. یادم هست برخی از دوستان گاه سر کلاس جملهای را شبیه استاد نمیخوانند و ایشان میگفت این را از خودت خواندی. خیلی جالب بود که چنین جملهای را با آن چهره خندان مهربانانه میگفتند تا احیانا به شخص مقابل بر نخورد.
یکی دیگر از ویژگیهای شجریان در موسیقی ایرانی اشرافش به ادبیات و شعر گذشته و امروز بوده که تاج در اینباره گفته است: استاد آواز ایران، گذشته از ارتباطش با شاعران بسیار خوبی مانند هوشنگ ابتهاج، شفیعی کدکنی، مهدی اخوان ثالث و دیگر هم عصرانشان، بسیار شعر میخوانده است. سر کلاسها نیز همواره به ما میگفتند و تاکید میکردند که سرمایه شما شعر است و میگفتند شما به عنوان آوازخوان سرمایهای جز شعر ندارید؛ زیرا بالا بروید و پایین بیایید، باید آوازتان را با شعر آمیخته کنید. استاد شجریان اشعار مولانا و حافظ و سعدی و عطار و دیگران را زیر و رو کرده بود و اشعار بسیاری را از بر بود.
او درباره اینکه شجریان از چه خوانندگان و نوازندگانی تاثیر گرفته، توضیح داد: شاید شجریان تنها خوانندهای است که از ساز جلیل شهناز الهامات بسیار گرفته است. او از ساز استاد احمد عبادی نیز الهام گرفته است. توجه داشته باشید آن الهام گرفتنها از ساز بوده نه از آواز شخصی دیگر. شاید امروز کمتر کسی چنین روندی را طی کند.
تاج از قدرت شجریان در بداهه خوانی نیز یاد کرد و گفت: برای پی بردن به قدرت استاد شجریان در بداهه خوانی مجموع این چند وجه را باید در نظر بگیریم، و البته مهمتر از همه اینها همان توانمندنی و استعداد ذاتی و تیزهوشی ایشان است که باعث شده چند وجه مهم مذکور را ترکیب کنند و آنها را تحکیم ببخشند و اتفاقاتی را در آواز بداهه رقم بزنند که به قول خودشان ستارهها دور سرشان بچرخند. این جمله خودشان است. یادم هست میگفتند؛ سر صحنه کارهایی میکردم که ستارهها دور سرم میچرخیدند. این هنر و جسارت و توانمندنی در استاد شجریان به وفور یافت میشود.
«نوا و مرکب خوانی» شاهکار شجریان است
حسین علیشاپور (آوازخوان موسیقی ایرانی) و یکی از فعالانی است که برای آواز در موسیقی ایرانی اهمیت بسیاری قائل است. او با اینکه شاگرد استاد شجریان نبوده اما او را یکی از شخصیتهای بیبدیل و تاثیرگذار موسیقی ایرانی میداند و دربارهاش گفته است: یکی از درسهای مهمی که باید از استاد شجریان بگیریم، این است که در شرایط سخت ماند و به فعالیت ادامه داد و آثار بسیار خوب و با ارزشی ارائه کرد. این موضوع از هر اتفاق و شهرتی مهمتر است. به نظرم هیچسازی و آوازی پس از مرگ بزرگان از بین نخواهد رفت، زیرا آنها میراثی از خود به جا گذاشتهاند که همواره خواهد ماند و آنها مسیری را رفتهاند که توسط دیگران ادامه پیدا میکند.
علیشاپور در پاسخ به این سوال که آیا میتوان گفت محمدرضا شجریان آواز ایرانی را در دهههای گذشته احیا کرده یا خیر، گفت: استاد شجریان بخصوص در دهه شصت که فضای کار و فعالیت در عرصه موسیقی بسیار محدود و بد بود با پایمردی آواز را نگه داشت و این بزرگترین دستاوردی بود که او برای موسیقی آوازی به جا گذاشت.
علیشاپور درباره آثار شاخص استاد آواز ایران هم گفت: آثاری مانند «بیداد» و «در آستان جانان» از بهترین اتفاقات موسیقی ما هستند. آوازی که استاد شجریان در «نوا و مرکب خوانی» خوانده، شاهکاری در موسیقی ماست. این آلبوم در آثار استاد نیز تکرار نشد و آواز ایشان در این اثر بسیار عجیب است.
شجریان در بداهه خوانی زبدهترین عصر خود بود
داود گنجهای (موسیقیدان و نوازنده) یکی از هنرمندانی است که بیش از پنج دهه با شجریان رفاقت داشته است. او با تاکید بر اینکه شجریان در بداهه خوانی در عصر خود از زبدهترینها بود، گفت: محمدرضا شجریان صاحب امضا بود و تحریرهای منحصر به فردی داشت که فقط خاص خودش بود. او بهترین شاگرد نورعلی برومند بود و من او را من به زنده یاد نورعلی برومند معرفی کردم.
شجریان مردمی بود
علی اصغر شاه زیدی مدت یازده سال شاگرد تاج اصفهانی بوده و ضمن فراگیری شیوه عبدالرحیم اصفهانی، از محضر سیدمحمد طاهرپور نیز بهره برده است. او که با هنرمندانی چون زنده یاد علی تجویدی، هابیل علی اف و فریدون شهبازیان همکاری داشته، شجریان را مانند حسن کسایی، جلیل شهناز، مرتضی خان محجوبی و ابولحسن صبا یکی از بزرگان کشور دانسته و گفته است: او در عرصه موسیقی زحمات بسیاری کشید و خیلی کار کرد. من برایش ارزش بسیاری قائلم.
شاه زیدی با تاکید بر اینکه یکی از وجوه مهم هنرمند مردمی بودن اوست، شجریان را دارای این ویژگی دانست و گفت مردم به همین دلیل او را دوست دارند.