تیتر آنی/سرویس ورزشی:ورزش مازندران چند ماهی است که از بلاتکلیفی خارج شده و فعالیتهای ورزشی ،برنامه های حوزه جوانان و برگزاری مجامع عقب افتاده هیاتهای ورزشی بر روی ریل در حال حرکت است.
یادمان نرفته است تا همین چندی قبل چه اتفاقات ناگواری در ورزش مازندران در حال رقم خوردن بود و علی رغم بلند بودن صدای جامعه ورزش آقای وزیر و استاندار برای تعیین تکلیف ورزش مازندران دست روی دست گذاشته بودند و در مقابل پاسخگویی افکار عمومی روزه سکوت گرفته بودند و برای تغییر بانیان وضع موجود در ورزش دیار علویان که پرچمدار افتخارات متعدد در عرصه های جهانی و المپیک می باشد فرصت سوزی می کردند!!!
در حالیکه گزینه های کوتاه و بلند ورزشی و غیر ورزشی برای کسب کرسی مدیرکلی ورزش و جوانان پله های وزارت ورزش و استانداری مازندران را بالا و پایین میکردند و برای رسیدن به این منصب به هر ریسمانی چنگ میزدند شخصی از جنس ورزش با سابقه مدیریت ستادی و اجرایی در عرصه های مختلف دستگاه ورزش به عنوان متولی این دستگاه منصوب شد.
اینک پس از انتصاب عالیشان به این مقام، آرامش در ورزش مازندران علی رغم حاشيه سازی ها در جهت برهم زدن شرایط،حکمفرماست و مسیر فعاليت های ورزش استان در راه رسیدن به یک ثبات نسبی است که قاعدتا تداوم این انتصاب به حتمیت این ثبات کمک خواهد نمود.
در حالیکه این روزها برای ثبات بخشیدن به آرامش در ورزش مازندران حمایتهای استاندار و وزیر ورزش بیش از هر زمانی نیاز است و ماههای پایانی سال هرگونه تغییری، ورزش مازندران را دچار خسران و ضربات جبران ناپذیری میکند تحرکات افرادی برای تغییر و انتصاب شخصی در مسند اداره کل ورزش و جوانان شائبه منافع شخصی و تسویه حسابهای قبلی را بوجود می آورد!!!!
آقای استاندار،آیا گزینه مورد نظرتان برای مدیرکلی ورزش و جوانان با معیارهای و شعارهایتان که بارها در جلسات از آن به عنوان شاخصه های مدیریت در دولت آیت الله رئیسی نام برده اید برخورداراست؟!!!
آقای استاندار،آیا فرماندار و مدیرکل بودن در دولت گذشته جز بانیان وضع موجود محسوب نمیشود و چگونه می شود به تغییر مدیران میانی و روسای ادارات شهرستانی دولت قبل اصراردارید و نمایندگانتان با مدیران کل برای تغییرات معاونین دستگاهها جلسه میگذارند ولی خودتان برای انتصاب یک مدیر ارشد دولت روحانی سینه چاک میزنید؟!!!
آقای استاندار،آیا این حمایت شما از یک شخص سیاسی برای مدیریت دستگاه تخصصی ورزش از سوی دلسوزی شماست یا با وعده ری به ایشان می خواهید جای این مدیرکل را خالی کنید تا آقای معاون دست از سرتان بردارد وگزینه اش را برای این پست خالی شده بگمارد ؟؟!!! و این سیاست بازار مکاره برای آن است که گزینه پیشنهادی با ساختمان سفید و دخالت در تصمیم گیری هایش خداحافظی نماید و چند صباحی پس از مدیر شدن با یک خداحافظی به طور کلی از جرگه ی مدیران خداحافظی نماید و به جرگه ی کارشناسان بپیوندد!!!
آقای استاندار،آیا برای افکار عمومی پاسخی دارید که چرا شما که در تغيير برخی مديران بانی وضع موجود موفق به اخذ تصمیم نشدید چگونه در خصوص تغییر سرپرست اداره کل ورزش مازندران در این فرصت کم به نتیجه رسیده اید؟!!
آقای وزیر ورزش،شما که از جنس ورزش هستید و قاعدتا بایستی برای استان مازندران که لوح زرین افتخارات ورزش کشور میباشد برنامه های زیادی داشته باشید و در مسیر افتخار آفرینی در آوردگاههای جهانی و المپیک ورزش مازندران همواره جز دسته پیشتاز بوده است.
آقای وزیر ورزش،آیا اکنون که برای اولین بار مسند ورزش کشور به یک مدیر ورزشی رسیده است بازهم باید سیاسیون برای ورزش تعیین و تکلیف کنند؟!!
آقای سجادی،آیا مردم مازندران از یک وزیر ورزشی برای پست مدیر کلی ورزش و جوانان مازندران بایستی انتخاب یک مدیر سیاسی را انتظار داشته باشند؟!!!!
آقای وزیر ورزش،آیا بلاتکلیفی و فرصت دوماهه برای انتخاب مدیرکل ورزش و جوانان مازندران برای شخصی آشنا به زیر و بم ورزش کافی نبود که ظرف کمتر از سه ماه دوباره در قطب ورزش کشور تغییرات صورت بگیرد؟!!!
آقای سجادی،آیا واقعا توسعه ورزش و رفع کمبودهای زیرساختی در مازندران دغدغه قلبی تان هست یا فقط در حد شعار برای دلخوشی مردم مازندران آنرا به زبان آورده اید؟ آیا نتایج حضور افراد سیاسی و بلایی که این سالها افراد ناآشنا به ورزش بر سر استان مازندران آورده اند را مرور کرده اید یا شما هم با وزیر شدن جایگاه سیاسی تان به ورزشی بودنتان چربیده است؟!!
آقای استاندار ،آقای وزیر ورزش، شما بایستی به جامعه ورزش و نمایندگان مردم مازندران در مجلس شورای اسلامی در قبال انتصاباتتان پاسخگو باشید و قطعا خوشی و ناراحتی مردم مازندران که بخشی از زندگی شان به ورزش گره خورده است به تصمیمات شما بستگی دارد و بگذارید مردم مازندران و جامعه ورزش برای تصمیمات درستتان کف و هورا بکشد نه اینکه با دیدنتان گلایه مند بوده و در میادین ورزشی شما را هو کنند…
اما همیشه هستند کسانی که در پی نرسیدن به مقصود و جهت رسیدن به منافع خود و یا اربابان خود، در مسیر تخطئه و کمرنگ نمودن اثربخشی یک فرد، دست به دامان هوچی گری و صحنه زنی می شوند !
در اين شرايط آنان که به طبل تغییر می کوبند تفرقه افکنانی هستند که مرادشان نفع ورزش نیست و جز نابسامانی چيزي براي ورزش به ارمغان نخواهند آورد.