تیترآنی:آشفتگی بازار مرغ که روز به روز هم بدتر میشود نشان از بیکفایتی مدیرانی است که بدون برنامه بر روی صندلیهای مدیریتی نشستند و تاوان آن را مردم بهویژه قشر ضعیف و متوسط جامعه میپردازند.
قصه مرغ قصه تکراری و پرغصهای است که این روزها بیشتر از هر زمان دیگری دغدغه همه مردم شده و دیگر توانی برای خرید این مواد غذایی پروتئینی که روزگاری به راحتی در دسترس همگان بود اکنون در کهشکشان بهسر میبرد.
پس از گران شدن گوشت قرمز، میتوان گفت چشم امید مردم در تامین پروتئین به گوشت مرغ دوخته شد تا از این پروتئین ارزان بهتوان کام خانواده خود راشیرین کنند و هم آبرویی بر سر سفره در پذیرایی از مهمان برای خود دست پا کنند.
اما با بیتدبیری دولت و گره خوردن همه عوامل اقتصادی و بر هم خوردن بازار و عوامل تولید، کم کم مرغ از سفره مردم پر کشید و به آسمان پرواز کرد تا از دسترس قشر متوسط جامعه نیز خارج شود.
اینار به نظر میرسد مرغ قصد پایین آمدن ندارد و دولت، وزارتخانههای جهادکشاورزی و صمت هرچه قرارگاه تشکیل دادند و برنامه پیادهسازی کردند تا قیمت این کالای اساسی را به قیمت مصوبی که خودشان تعیین کردند ثابت نگه دارند، نشد که نشد.
اکنون کار به جایی رسیده که نیروهای دولتی باید پلیسی برخورد کنند و با حضور و سرکشی در کشتارگاهها و مبادی خروجی استان به دنبال شکار مرغ باشند.
گاهی هم شنیده میشود مدیران ارشد وزارتی راهی استانها میشوند تا برای پایتختنشینان مرغ فراهم کنند اما نمیدانند که در خانه هم خبری از مرغ نیست که بخواهند آن را راهی تهران کنند.
اوایل سال ۹۹ بود که سکان یک وزارتخانه عریض و طویل به دست فردی از مرکز علمی تحقیقاتی که به دور از انجام کارهای اجرایی بود سپرده شد تا بتواند نه تنها مشکلات قشر عظیم کشاورزان سراسر کشور را رفع بلکه کشاورزی کشور را به کشاورزی علمی تبدیل کند اما به نظر میرسد با میراثی که از مدیران ناکارامد در دوره قبلی تحویل گرفت و نتواسته مدیران کارامد را بر عرصه مدیریت این وزارتخانه بنشاند.
با صراحت باید گفت کشاورزی به حال خود رها شد و ناکارآمدی در تنظیم بازار مرغ، خرید گندم به میزان نصف سال گذشته، بیانگیزگی کارشناسان مراکز و روزمرگی در وزارتخانه وبه تبع آن در استانهای کشور از عواقب این بیمدیریتی است که امنیت غذایی را دچار بحران کرده است.
آشفتگی بازار مرغ که روز به روز هم بدتر میشود نشان از بیکفایتی مدیرانی است که بدون برنامه بر روی صندلیهای مدیریتی نشستند و تاوان آن را مردم بویژه قشر ضعیف و متوسط جامعه میپردازند.
زمانی وزرا جهاد کشاورزی مشرف به تمام مسایل بخش کشاورزی بودند و در صدد رفع آن بودند و گاها شاهد بودیم موفق هم عمل میکردند اما در یکسال اخیر شاهد هستیم حتی نتوانستند یک قلم از کالای اساسی(گوشت سفید) را به درستی مدیریت کنند.
توصیه ما به مسؤولان دولتی این است ضرورتی بر حضور در استانها و تشکیل جلسات نیست بهتر است دست از سر مرغ بردارید چراکه قیمت آن به خودی خود و بدون حضور شماها تنظیم خواهد شد تا شاید مردم بتوانند دوباره آن را مهمان سفرههای خود کنند.