تیترآنی:به بهانه داغ شدن موضوع انتخاب شهردار، به بررسی اجمالی عملکرد شهرداران ساری در یک دهه اخیر پرداخته است. این گزارش قرار است نشان دهد هرکدام از شهرداران یا سرپرستان ساری با عنایت به میزان ماندگاریشان در یک دههی اخیر تا چه اندازه در توسعهی این شهر نقش داشتهاند و کدامیک از آنها عملکرد بهتری ثبت کردهاند. در این گزارش تنها افرادی که بیش از ۳ ماه بر مسند شهرداری تکیه زدهاند مورد بررسی قرار گرفتهاند.
عبارت ـ گروه شهری: چیزی به آغاز به کار شورای شهر دورهی ششم در ساری باقی نمانده است. شورایی که با وجود التهاباتِ شدید اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در شورای شهر پنجم، وظیفه بسیار دشواری برای جلب مجدد اعتماد مردم و انتخاب شهردار دارد. دستگیری «عباس رجبی»؛ شهردار اسبق ساری به جُرم فساد اقتصادی و انحلال شورلای شهر پنجم به همین اتهام موجب شد مردم اعتماد خود را به اظهارات و وعدههای مدیران شهری از دست بدهند.
حالا دوباره حرف و حدیـثها پیرامون شهردار بعدی ساری بالا گرفته است. «جواد طالبی» که بعد از انحلال شورای شهر ساری و اتمام دوران سرپرستی مرادی، توسط «احمدحسینزادگان»؛ استاندار مازندران به عنوان شهردار به وزارت کشور معرفی شد در چند ماه اخیر سعی کرده است با اجرای برخی از پروژههای کوچک و بازپیرایی شهری اعتماد از دست رفته را تاحدودی بازگرداند. او از نیروهای قدیمی و خوشنام بدنهی شهرداری و از چهرههای نزدیک به گفتمان «علی حجازی» یکی از شهرداران ساری است، که تقریبا در حال پیادهسازی همان الگوی استاد خود است.
تحریریه عبارت؛ به بهانه داغ شدن موضوع انتخاب شهردار، به بررسی اجمالی عملکرد شهرداران ساری در یک دهه اخیر پرداخته است. این گزارش قرار است نشان دهد هرکدام از شهرداران یا سرپرستان ساری با عنایت به میزان ماندگاریشان در یک دههی اخیر تا چه اندازه در توسعهی این شهر نقش داشتهاند و کدامیک از آنها عملکرد بهتری ثبت کردهاند. در این گزارش تنها افرادی که بیش از 3 ماه بر مسند شهرداری تکیه زدهاند مورد بررسی قرار گرفتهاند.
نظرسنجی عبارت، ضمیمهای کاربردی
گروه رسانهای عبارت از ابتدای تیرماه سال جاری اقدام به نظرسنجی عمومی برای تکمیل این گزارش نموده است. در این نظرسنجی که در انتهای گزارش نتایج آن را مشاهده می کنید؛ 1500نفر به صورت حضوری و تلفنی مورد پرسش قرار گرفتند.
از شرکتکنندگان در این نظرسنجی (که از مناطق مختلف شهر ساری انتخاب شدهاند) این سوال پرسیده شده استکه:
“کدامیک از نام های ذیل را میشناسید و به نظر شما کدامیک از آنها ( با توجه به مدت مدیریتشان) در یک دههی اخیر عملکرد بهتری داشته اند؟ “
گزینه ها: سیدعلی حجازی ـ مهدی عبوری ـ عبدالحمید فرزانه ـ عباس رجبی بیجاربنه ـ حمیدرضا مرادی عباسآبادی ـ جواد طالبی خارکشی
علی حجازی (شهردار ساری)
دوران شهرداری: اردیبهشت 86 تا خرداد 91
«سید علی حجازی» که طرفدارانش به وی لقب ژنرال داده بودند، به تندخویی و برخوردهای چکشی مشهور بود. وی که از چهرههای قدیمی و اثرگذار شهر بهشمار میآمد از حمایت بخش گستردهای از سیاسیون و مذهبیون از محمد دامادی نماینده ساری گرفته تا حسینزادگان استاندار فعلی مازندران و بیت آیتالله نظری (خادم الشریعه) برخوردار بود. حجازی از شیوهای کلاسیک برای ادارهی شهر استفاده میکرد. شیوهای که در آن؛ روزمرهگیِ شهری حرف اول را میزند و نگاه صرفا عمرانی بر مدیریت شهری حاکم است. در این چارچوب وظیفه شهرداری بهنوعی در انجام امور بدیهی شهری از جمعآوری زباله تا ساخت جاده و پُل خلاصه میشود.
حجازی در دوره شهرداری خود موفق به ساخت چند پارک شد که مهمترین آنها پارک آفتاب (مرحوم دامادی) در بلوار آزادی ساری است که تا مدت ها بزرگترین پارک درون شهری مرکز استان مازندران بود.
حجازی همچنین دو پل روگذر مهم (فرح آباد و دخانیات) برای ساری احداث کرد که البته مهندسان شهری از جانمایی غلط آنها، شیوهی خطرناک ساخت و استفاده از نیروهای اجرایی و مهندسینی خارج از شهر ساری برای طراحی و اجرایشان انتقاد کردند.
ساخت کمربندی جنوبی، سروسامان دادن به میدان بار، بازپیرایی بازار نرگسیه و رجایی، ساخت بلوارهای داراب و عسگریمحمدیان از جمله مهمترین یادگارهای حجازی برای مردم ساری بود.
طرفداران حجازی نام «سردار سازندگی» را برای او به کار بردند تا به نوعی تداعی کننده سازندگیهای گستردهی هاشمی رفسنجانی بعد از جنگ باشد.
از جمله دیگر محاسن این شهرداریچی باسابقه این بود که فساد مالی در دوران ریاست وی نهادینه نبود و اساسا شهرداری بیش از آنکه بعنوان مکانی فسادخیز مطرح باشد به دلیل بوروکراسی اداری و نبود سامانهی جامع مدیریت نیروی انسانی مورد انتقاد قرار میگرفت. همین سلامت مالی حجازی موجب شد که علیرغم کاستیهای فراوان در مدیریت شهری، شهرداری ساری به محلی برای رشد مفاسد اقتصادی بدل نشود. البته نباید فراموش کرد که شورای شهر ساری نیز در آن روزها چندان محلی برای کسب درآمد نبود و مثل امروز درگیر فساد ساختاری نشده بود.
اما حجازی در کنار کامیابیهایش، لیست بلندبالایی از ناکامیها دارد. حجازی کوچکترین توجهی به بافت قدیمی ساری بعنوان یکی از سه شهر تاریخی شمال ایران نداشت و در دوران شهرداری او شاهد تخریب گستردهی خانههای قدیمی و ازمیان رفتن بافت تاریخی شهر در سه محله سیزدهپیچ، آبانبارنو و قلیچ بودیم. اگرچه این تخریبها بعد از پایان کار حجازی نیز کمابیش ادامه داشت اما هرگز به سرعت تخریب تاریخی در دوران وی نرسید.
از دیگر نقدهای جدی که به مدیریت سردار سازندگی ساری وارد است بیتوجهی مرگبار وی به حوزهی فرهنگی و گردشگری بود. دو ماخذ کسب درآمد شهری که شهرداران گرگان و رشت با جدیت آن را پیگیری میکردند، در ساری محلی از اعراب نداشت.
حجازی کوچکترین سهمی برای فرهنگ در توسعه ساری قائل نبود و اساسا دچار یکجانبهنگری عمرانی شده بود و فکر میکرد ساختن شهر تنها به ساختن جاده و پل محدود میشود. نگاهی که منجر به عقبماندگی فرهنگی ساری نسبت به گرگان و رشت در دوران شهرداری حجازی شد.
از دیگر مشکلات جدی ساری که شهروندان همواره با آن دست به گریبان بودند آبگرفتگی پاییزی و زمستانی بود که اهالی شهر دیگر به آن عادت کرده بودند. متاسفانه حجازی هیچ طرحی برای جمعآوری آبهای سطحی شهر نداشت و همچنین تلاش چشمگیری برای افزایش بودجه شهرداری و استفاده از منابع جدید درآمدی نکرد.
حجازی البته با اسلاف خود نیز فرق چندانی نداشت. بعد از انقلاب تا پایان دهه 80 اکثر شهرداران ساری تنها چند دستاورد کوچک و مقطعی داشتند و هرگز این شهر را در قد و قواره مرکز استان ندیدند و بعضا قافیه را به دیگر شهرهای مازندران باختند. به طوری که در دههی 80 شهرهای بابل و آمل از ساری آبادتر شدند و اگر کسی نمیدانست مرکز استان مازندران کدام شهر است، بعید بود ساری را روی نقشه نشان دهد.
اگر نگاهی منصفانه به عملکرد پنج ساله حجازی داشته باشیم، باید او را شهرداری معمولی با دستاوردهایی لاجرم توصیف کنیم. هرچند او هرگز شهرداری درجه یک و موفق نشد اما نمیتوان او را در زمره شهرداران ناکام ساری قرار دارد، زیرا ساری در دوران شهرداری حجازی بهخصوص در زمینه عمرانی رشد آرامی را تجربه کرد.
بعد از برکناری حجازی توسط شورای شهر ساری، سید مرتضی رضویان حدود 50 روز سرپرست شهرداری بود.
مهدی عبوری (شهردار ساری)
دوران شهرداری: تیر 91 تا اسفند 97
«مهدی عبوری» جوانترین شهردار تاریخ ساری و دارای بیشترین دورهی مدیریت شهری بعد از «حسین صادقلو» است. وقتی برای اولین بار نام عبوری بهعنوان گزینه نهایی شهرداری مطرح شد اکثر سارویها ناامید شدند. آنها که خواستههایشان توسط شهرداران باسابقه برآورده نشده بود کوچکترین امیدی به یک جوان 30ساله نداشتند و مطمئن بودند دوران شهرداری او نیز همچون گذشتگان کجدارومریز طی خواهد شد.
اما عبوری دوران تازهای را نهتنها در مدیریت شهری ساری، بلکه درمدیریت شهری کشور رقم زد و موفق شد نام خود را تا همیشه در قلب و ذهن سارویها ماندگار کند.
وی تنها یک هفته بعد از انتصابش بهعنوان شهردار ساری، عملیات بزرگ عمرانی ـ فرهنگی خود را آغاز نمود و با شعار «عملگرایی» تا آخرین روزهای زمامداریاش این روند را ادامه داد. در دوران عبوری شعار «فرهنگ؛ همسنگ عمران» سرلوحهی امور قرار گرفت و وی برنامهای کاربردی برای رشد توامان اقتصاد و فرهنگ داشت.
دستاوردها
تاسیس پارکهای ملل و ولایت که هردو بزرگترین در نوع خود در شمال کشور هستند، نهضت آسفالت، ساخت بیش از 6 پارک محلهای، استفاده از ظرفیت زنان و دختران برای توسعهی شهر، ساخت چندین زیرگذر مهم (از اتحاد گرفته تا فرح آباد) برای نخستین بار در ساری و همچنین بازگشایی بسیاری از مسیرهای پرترافیک شهری موجب شد که عبوری به سرعت، عنوان «جوان اول شهر» را کسب کند.
بازگشایی ورودی امامزاده یحیی و امامزاده عباس از بزرگترین آرزوهای مردم ساری بود که هیچکس موفق به انجام آن نشده بود، تا اینکه عبوری با جلب رضایت ساکنان و کسبه، هردو ورودی را بعد از50 سال بازگشایی نمود و ضمن افزایش کیفیت زندگی در این محلات به رونق گردشگری و افزایش درآمد اقتصادی ساکنان کمک کرد. همچنین با افزایش وسعت امامزاده یحیی(ع) محوطهای بزرگ برای برپایی آیینهای مذهبی ایجاد نمود که جای خالیاش بهویژه در ایام محرم و صفر به شدت احساس میشد.
ساخت روگذر شهیدان رضایی در کمتر از 150روز موجب شد برای نخستین بار توجه اهالی جنوب ساری که سالها فراموش شده بودند به شهرداری جلب شود و به افزایش مشارکت عمومی اهالی بلوار کشاورز در توسعهی فرهنگی و اقتصادی ساری بیانجامد. آمارهای منتشر شده نشان میدهد؛ ساخت و سازهای فراوان در جنوب ساری و افزایش سطح دسترسی عمومی به امکانات موجب کاهش معضلات اجتماعی در جرمخیزترین محله ساری شد. همچنین عبوری برای نخستین بار به سراغ شرق ساری رفت و بلوار امام رضا(ع) را جدی گرفت و پروژهی بزرگ روگذر شهید نوری را در همین بخش از شهر به انجام رساند. توسعهی متوازن در دوران شهرداری عبوری یکی از اصلیترین دلایل موفقیت و محبوبیت وی بود. زیرا مردم آشکارا میدیدند که شهرداری چتر عمرانی و فرهنگیاش را بر سر همهی شهر گسترده و مثل گذشتگان تنها محدود به مناطق 1و2 ساری نیست.
ایجاد میانگذرهای شمالی و شهید آملی، ساماندهی بازارهای هفتگی در شهر، احداث میدان شهرآشوب و بدل کردن آن از محل تلمبار آهن قراضهها به یکی از زیباترین چهارراههای مازندران همراه با معماری کلاسیک ساری، احداث میدان کارگر، ایجاد میانراه فرهنگ به طالقانی(که ترافیک دیوانهوار میدان شهدا را شکست)، احداث خیابان استاد عباس سروری که بلاتکیفی خیابانهای فرعی در غرب خیابان فرهنگ را پایان داد، پیادهروسازیهای گسترده و بیسابقه برای افزایش زیبایی شهر و تسهیل در عبور و مرور مردم تنها بخشی از عملکرد عمرانی عبوری بود.
البته بسیاری همچنان دستاوردهای فرهنگی این شهردار جوان را ستایش میکنند و از آن تحت عنوان «انقلاب فرهنگی» در ساری نام میبرند. عبوری برای نخستین بار معاونت فرهنگی را در شهرداری ساری ایجاد نمود. سراهای تداوم را برای ساماندهی اجتماعی و فرهنگی شهر راهاندازی کرد و آن را به مامنی برای زنان آسیبپذیر و افزایش سطح آگاهی فرهنگی و اجتماعی شهر بدل نمود. راهاندازی سراهای ارشد و ایجاد محیطی شاد و آرام برای سالمندان برای نخستین بار در ساری اتفاق افتاد و به الگوی بسیاری از شهرهای شمالی کشور بدل شد.
طرح توسعهی پارک جنگلی شهید زارع و افزایش معنادار کیفیت خدماتدهی در آن، تنها نتیجهی عمرانی نداشت، بلکه ضمن آگاهسازی مردم در حوزهی منابع طبیعی، سطح فضای سبز ساری را به شکل معناداری افزایش داد و این پارک جنگلی زیبا را از پاتوق معتادان به محلی آرام، امن و زیبا برای تفرج شهروندان و مسافران بدل نمود.
تا پیش از عبوری، پسماند واژهای کاملا ناشناخته در مدیریت شهری بود و کار شهرداری به جمعآوری زباله و دپوی آن خلاصه میشد. اما تغییر رویکرد شهرداری ساری به سمت تفکیک از مبدا، آموزش همگانی و ایجاد مشوقهایی برای شهروندان، در کنار فعال کردن سازمانهای مردمنهاد برای کمک به حل این معضل، موجب شد که ساری به یکی از موفقترین شهرهای شمال ایران در اجرای پروژه پسماند بدل شود.
«جمعاوری آبهای سطحی» انقلابی زیرساختی در شهر ساری بود که اگرچه نتوانست کاملا مشکل آبگرفتگی را حل کند اما تغییری بنیادین در این حوزه ایجاد نمود. در دوران شهرداری عبوری از هیاتهای عزاداری تا گروههای مختلف فرهنگی و هنری زیر چتر حمایتی شهرداری قرار گرفتند تا درکنار مدیریت شهری به افزایش کیفیت فرهنگی و مذهبی شهر کمک کنند. عبوری با فاصله زیاد از همه شهرداران ساری رکورددار برگزاری مراسم و جشنهای فرهنگی و اجتماعی در شهر است. در دوران شهرداری وی بیش از 100جشن بزرگ و کوچک در سطح شهر برگزار شد و ساری را به یکی از مقاصد اصلی شادی در مازندران بدل کرد.
افزایش درآمد سرانهی ساری و بدل کردن این شهر به یکی از قطبهای گردشگری کشور نیز از جمله موفقیتهای این شهردار جوان بود.
عبوری همچنین تحولاتی درونسازمانی انجام داد که نخستین قدم آن افزایش حقوق کارکنان شهرداری بود و در 4سال نخست شهرداری و تا قبل از اعمال تحریمهای ایالات متحده واریز بهموقع حقوق و ایجاد حقوقهای تشویقی به افزایش راندمان کاری در شهرداری منجر شد. هرچند بعدها این راندمان با انبساط شدید نیرو در شهرداری به شدت کاهش یافت.
ناکامی ها
عبوری اما معایبی نیز داشت. از جمله انتقادات جدی که به وی وارد است افزایش بیسابقه نیروی انسانی در شهرداری ساری است. بهطوریکه بخش بزرگی از درآمد شهرداری صرف پرداخت حقوق کارکنان آن میشود. همچنین در دوران شهرداری عبوری شاهد بالاگرفتن دعوای قدرت بودیم که نهتنها کمکی به توسعهی ساری نکرد، بلکه این شهر را از «وحدت اثرگذار» محروم نمود. عبوری به نوعی قبلیهگرایی در ساری دامن زد که عواقب آن همچنان شهر را تهدید میکند.
عبوی در حوزه حمل و نقل شهری نیز دست به اقداماتی جدی زد، سیر وام متقاضیان تاکسیهای نو را تسریع بخشید و همچنین ساریکارت را به سیستم حمل و نقل درون شهری افزود. پروژهای که میتوانست به یکی از بزرگترین و ماندگارترین دستاوردهای عبوری بدل شود، عملا شکست خورد و مردم استفاه چندانی از کارت نکردند، ضمن اینکه اساسا شیوهی طراحی و اجرای این طرح با اشکالات بسیاری مواجه بود. شکست پروژهی «ساریکارت» را نیز باید در زمره ناکامیهای عبوری قرار داد.
همچنین ورود عبوری و مدیریت شهری به سیاست، آفتی بزرگ برای دستاوردهای بزرگ او بود. بسیاری از دوستداران عبوری معتقدند وی هرگز نباید وارد سیاست میشد و بهتر بود همچنان در قامت الگویی اجتماعی و فرهنگی دست بهعمل میزد. همین ورود بدون محاسبه به سیاست، گرفتاریهای فراوانی برای خود عبوری ایجاد کرد و بعضا موجب اختلالاتی جدی در روند خدماترسانی شهری شد.
بیتوجهی عبوری به پروژهی زباله سوز و پل کابلی نیز از جمله انتقاداتی است که مخالفان این شهردار جوان به وی و شیوهی مدیریتاش وارد میکنند. انتقادی که هنوز با واکنشی از سوی عبوری مواجه نشده است.
رسوایی شورای شهر پنجم نیز که عموما با شعار حمایت از عبوری منتخب مردم شدند به محبوبیت وی آسیب زد، بهویژه اینکه خواهرزاده او نیز در جمع بازداشتیها بود. از دیگر انتقاداتی که به عبوری وارد است عدم شفافیت لازم در حوزهی مالی است. منتقدان وی معتقدند اگرچه عبوری توسعهای چشمگیر را رقم زد اما هزینه بالایی را روی دست شهر گذاشت و در بسیاری از موارد میشد با نیمی از این پول، همان پروژهها را به سرانجام رساند. البته هنگامیکه منتقدان عنان کار را در دست گرفتند نتوانستند حتی یک پل عابرپیاده بسازند، اما این اتهامی است که عبوری همچنان درگیر آن است و باید در پروندهای با همین موضوع در تهران پاسخگوی قوه قضاییه باشد.
اگر نگاهی منصفانه به عملکرد حدودا 7ساله عبوری داشته باشیم، باید به وی در دوران شهرداریاش نمرهی بالایی داد. او با فاصلهی زیاد و بنا به نظر متخصصان و عامهی مردم بهترین شهردار تاریخ 100 ساله بلدیه در ساری است.
عبدالحمید فرزانه (سرپرست شهرداری)
دوران سرپرستی: فروردین98 تا شهریور 98
فرزانه از نیروهای قدیمی شهرداری ساری و ازجمله رجالی بود که با اکثر جناحهای سیاسی و نیروهای صاحبنفوذ در شهر ارتباط داشت. او که از نیروهای نزدیک به عبوری شناخته میشد با رای اعضای شورای شهر ساری بعد از کنارهگیری عبوری بعنوان سرپرست، جانشین وی شد اما در کمتر از 6ماه به اتهام فسادمالی بازداشت و ازکار برکنار گردید. فرزانه در دوران سرپرستیاش تقریبا هیچکاری انجام نداد و شهر در این 6 ماه رکودی مرگبار را تجربه کرد.
دوره سرپرستی فرزانه یکی از تاریکترین دورهها در مدیریت شهری ساری است. دورانی که نمیتوان با افتخار از آن سخن گفت.
عباس رجبی بیجاربنه(شهردار ساری)
دوران شهرداری: شهریور 98 تا دی 99
بعد از خداحافظی عبوری و دستگیری فرزانه، میدان به دست مخالفان عبوری افتاد. همان سیاستمدارانی که عبوری را فاسد و مانع توسعه میدانستند و به مردم وعده میدادند که دوران آنها به دوره پاکدستی و رونق شهر خواهد انجامید. به هرروی بعد از کش و قوسهای فراوان دو گزینه علی اسد( مدیرکل سابق راه و شهرسازی در دولت احمدی نژاد) و عباس رجبی بیجاربنه( یکی از شهرداران مناطق در دوره عبوری که مدتی نیز مدیریت سازمان پسماند را برعهده داشت) روی میز اعضای شورا قرار گرفتند و نهایتا رجبی موفق شد به عنوان شهردار از جلسه خارج شود. شهرداری که حالا حمایت استانداری مازندران را نیز با خود داشت و به پشتوانه قدرت سیاسی دولت آماده بود ضمن ادامهی روند توسعهی شهر در دوران عبوری، اشتباهات وی را مرتکب نشود.
اما رجبی اساسا هیچ ربطی به شهرداری ساری نداشت و بهتر است بگوییم در حد و اندازه شهرداری مناطق ساری نیز نبود. با آغاز به کارش نهتنها هیچ کاری نمیکرد بلکه مرتبا از بیپولی مینالید و میگفت تنها کاری که از او ساخته است پرداخت حقوق کارکنان شهرداری است. وی البته بعد از فشارهای فراوان مردمی و رسانهای به سراغ پروژهی پل کابلی رفت و با سروصدای فراوان خود را 8ماه مشغول این پروژه کرد. طرحی که بعد از دستگیری او حتی 20 درصد نیز از نظر عمرانی پیشرفت نکرده بود و عملا جز خرید تعدادی از زمینها کار دیگری انجام نشده بود.
شهرداری در دوران رجبی به چنان خفتی گرفتار شد که یک باغچه زشت و کوچک را تحت عنوان پارک محلهای افتتاح کرد و همه دستاوردش در چندمتر پیشرفت در پروژه پل کابلی، نرده کشی چوبی دور برخی از فضاهای سبز خیابانی و رنگ کردن دیوار زندان سابق خلاصه شد.
اگرچه وی بیش از 1سال و نیم شهردار ساری بود اما به اندازه یک روز و نیم هم اثر نداشت و نهایتا با رسوایی، توسط اطلاعات سپاه مازندران بازداشت و به جرم فساد مالی از کار برکنار گردید. برکناری رجبی موجب شادمانی مردمی شد که ماهها در انتظار یک کار کوچک در سطح شهر بودند. متاسفانه بخش بزرگی از فرصت ساری برای آماده سازی جهت میزبانی رویداد ساری 2022 در دوران شهرداری رجبی سپری شد که کوچکترین قدمی در این راستا برنداشت.
نهایتا معلوم شد آقای رجبی به جای سامان دادن به امور شهری مشغول چپاول مردم بوده است. دستگیری رجبی به شدت موجب آبروریزی ساروی ها در سطح ملی و بین المللی شد و به اعتبار استانداری مازندران نیز آسیب زد.
دوران رجبی نیز از جمله تاریکترین دورهها در مدیریت شهری ساری بعد از انقلاب است که ساری را سالها به عقب برگرداند و بسیاری از دستاوردهای فرهنگی و اجتماعی دوران عبوری را از میان برد. در دوران شهرداری او بود که مدیرعامل سازمان فرهنگی برکنار و بازداشت شد و سراهای ارشد و تداوم نیز به تعطیلی گرایید، سهم سازمانهای مردمنهاد و گروههای فعال شهری در توسعه ساری به صفر رسید و بسیاری از مردم شهر حتی اسم شهردار خود را نیز نمیدانستند.
حمیدرضامرادی عباسآبادی (سرپرست شهرداری)
دوران سرپرستی: دیماه 1399 تا اردیبهشت 1400
بسیاری انتظار داشتند بعد از رسوایی رجبی، استانداری مازندران اینبار گزینه بهتری را بعنوان سرپرست به وزارت کشور معرفی کند. اما انتخاب «مرادی عباسآبادی» نشان داد دست استانداری مازندران خالی است. مرادی مطلقا هیچ کاری در دوران 4 ماهه سرپرستی خود انجام نداد و حتی یک سنگ را در ساری جابجا نکرد. در دوران سرپرستی او پاکسازی بصری شهر که با طرح جمعآوری متکدیان؛ ساماندهی بیخانمانها و تاسیس گرمخانهها در دوران عبوری آغاز شده بود، کاملا ویران گردید و دوباره شهر به جولانگاه متکدیان ، بی خانمانها و معتادان متجاهر بدل شد. مرادی در این 4 ماه یک مصاحبه مطبوعاتی هم انجام نداد و بسیاری از کارکنان شهرداری اعتراف کردند که در این مدت حتی او را یکبار هم ندیدهاند.
کار مرادی درواقع مثل کار دربانها بود. صبح میآمد و کرکره شهرداری را بالا میداد و شب آن را پایین میکشید. دوران سرپرستی مرادی نیز یکی از تلخترین دورهها در تاریخ ساری بود که عملا به بیتحرکی و بیعملی عمومی در شهر انجامید و به نوعی رخوت و سکون در مرکز استان دامن زد.
اگرچه حداقل او مانند رجبی و فرزانه به اتهام فساد مالی دستگیر نشد، اما احتمال دستگیری او نیز وجود نداشت، زیرا عملا کاری نکرده بود که امکان فساد در آن وجود داشته باشد.
جواد طالبی خارکشی ( شهردار ساری)
دوران شهرداری: اردیبهشت1400 تا کنون
بعد از انتقادهای فراوان عمومی و رسانهای و با پایان دوران سرپرستی قانونی مرادی، اینبار حسینزادگان؛ استاندارمازندران یکی از یاران و همسنگران قدیمی خود را که در همیاری شهرداریهای مشغول بود بعنوان سرپرست شهرداری معرفی کرد.
جواد طالبی خارکشی از نیروهای قدیمی و خوشنام شهرداری و از مخالفان سرسخت سیاست های عمرانی و اقتصادی عبوری بود که حالا فرصت کرده بود برای نخستین بار تکیه زدن بر صندلی شهرداری در عمارت بلوار آزادی را تجربه کند.
طالبی مدیری خوشبرخورد، اهل مشورت، کاربلد و باسابقه است که اردیبهشت سالجاری کار خود را در شهرداری آغاز کرده و بیش از 3ماه از آغاز به کارش میگذرد. خوشبختانه طالبی برخلاف سه شهردار قبلی، ساری را بهحال خود رها نکرده و به سراغ اصلاحات هندسی رفته است. طالبی شروع خوبی داشته و سعی میکند توجه مردم را مجددا به شهرداری جلب نماید. بسیاری پاکدستی و سابقه عمرانی وی را که در دوران حجازی مدیریت سازمان عمران شهرداری را به عهده داشت از مهمترین خصیصههای مدیریت او میدانند و مخالفان وی نیز معتقدند طالبی نهایتا نسخه جدید حجازی است و توان و نفوذ مدیریتی عبوری را ندارد.
طالبی در همین مدت با مشورت گرفتن از گروههای صاحب نفوذ سعی در ایجاد نوعی ارتباط عمومی کرده است. برخی اصلاحات هندسی، توجه به ظرفیتهای درونی شهرداری و ساماندهی نسبی نیروی انسانی درکنار پرداخت بهموقع حقوق، تلاش برای ایجاد پارک اکو در جاده فرحآباد، تمرکز بر اتمام پروژه زبالهسوز و افزایش حضور میدانی شهردار از جمله اقدامات موثر وی در چندماه اخیر است. لکن تلاشهای وی به حدی نیست که بهعنوان چهرهای اثرگذار مطرح شود. اگر طالبی همین روند را در صورت تایید مجدد توسط شورای شهر جدید ادامه دهد، اتفاق خاصی نخواهد افتاد و نام وی نیز در کنار بسیاری از شهرداران ساری تنها درحد ثبت تاریخی باقی خواهد ماند و به نام و چهرهای ماندگار بدل نخواهد شد.
باید منتظر ماند و دید آیا طالبی میتواند فراتر از امور روزمره شهری ، قدمی چشمگیر و اثرگذار بردارد، یا با آغاز بهکار شورای شهر جدید ناچار به خداحافظی با طبقه هفتم عمارت خواهد شد، به ویژه اینکه اصلیترین حامی وی یعنی استاندار مازندران نیز آخرین ماههای زمامداری خود را سپری میکند.